ماه زخمی به قلم روژان کاردان
پارت سوم :
آدرس روستا رو توی ویز زدم. سه ساعت راه داشتم تا اونجا. آهنگی گذاشتم و راه افتادم. ناخودآگاه به این شش ماه فکر کردم.
تو دفترم نشسته بودم و داشتم پروندهی شاکی جدیدمو نگاه میکردم که با صدای جیغ زنی که پشت هم تکرار میکرد:
-میخوان سنگا ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
محدثه
00عالی