ماه زخمی به قلم روژان کاردان
پارت دوم
زمان ارسال : ۳۵۶ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 3 دقیقه
-باید بزاری عزیز. نمیتونم نرم. من باید برم. شیوا فقط هفده سالشه. اون فقط داشت از خودش دفاع میکرد، اما من نتونستم ثابت کنم. من وکیل خوبی نبودم براش. باید برم برای رضایت.
عزیز کلافه سرشو تکون داد و رفت توی خونه. میدونستم نیاز به تنهایی داره، درست مثل من.
رفتم تو اتاق و با همون لباسا رو تخت دراز کشیدم. میدونستم عزیز بیاد داخل قراره کلی نصیحت کنه که درست نیست، لباسام کثیفه و اینا
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
مهدیا
00تا اینجاش خوبه
۱ هفته پیشرز
00تا الان که خوب بوده
۲ ماه پیشEli
00👏🏻👏🏻
۴ ماه پیشملیکا
00خوبه
۴ ماه پیشHasti
00خوبه
۶ ماه پیشزهرا
00رمان خوبی بود
۶ ماه پیشala ahar
00خیلی رمان خوبیهههههههه
۶ ماه پیشفاطمه
00خوب بود ولی کم
۹ ماه پیشفاطی
00عالی
۱۱ ماه پیشآنیتا
00سلام خوبی ببخشید چطوری باید رمان هایی رو که در بخش ترین هستن ذخیره کنم ممنون میشم اگه توضیح بدین☺️
۱۱ ماه پیشمعصومه
۲۳ ساله 10خیلی قشنگه
۱۲ ماه پیشروژان کاردان | نویسنده رمان
❤️🌸
۱۲ ماه پیش
محدثه
00عالی