پارت پانزده

زمان ارسال : ۳۲۸ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 10 دقیقه

توی این یک هفته که پیش مهیا و مامان بودم خیلی هوام رو داشتن و با وجود حال بدم نذاشتن آب توی دلم تکون بخوره.مامان هم با کلی آب میوه و چیز های طبیعی تقویتم میکرد که باعث حسادت مهیا شده بود که می‌گفت:

- من رو از توی سطل ماست پیدا کردین،که این حرفش باعث خندمون میشد.

یک روز قبل از اینکه هیراد از مسافرت برگرده بابا برگشت و با شنیدن این خبر که قراره بابا بزرگ بشه درحال بال درآوردن

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.