صفر درجه به قلم سیده نرجس کشاورزی
پارت شانزده
زمان ارسال : ۳۲۸ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 5 دقیقه
نمیدونم چقدر توی حال و هوای خودم بودم که صدای زنگ خونه من رو از جا پروند.دستی توی موهام کشیدم و با هزار بدبختی خودم رو به اف اف رسوندم .مهیا بود.در رو براش زدم و خودم رو روی اولین مبل پرت کردم. ساعت شماطه دار ۱۰ رو نشون میداد.مهربان هنوز خواب بود.صداش کردم:
- مهربان،مهربان،بلند شو دیگه مامانی.
جواب نداد.خوابش خیلی سنگینه،انگار هیراد،این بچه هیچ چیزش غیر از خال روی بازوش به
عالیه
00صبا