فانتوم به قلم آستاتیرا عزتیان
پارت هجده :
مگه چندتا آدم دستهاشون تا انگشت تتو شده بود و حتی روی گردنش هم طرحهایی به چشم میخورد.
کیک ماسیده توی دهنم رو به زحمت فرو دادم و صاف روی صندلیم نشستم.
هنوز متوجه من نشده بود و من هم با خیرگی مشغول براندازش بودم.
انگار سنگینی نگ ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما