پارت صد و شانزده

زمان ارسال : ۱۲۰ روز پیش

داشتم به وقایع چهل سال گذشته فکر می‌کردم که ننه جون با عصاش یکی روی پام زد.
- با این دختره می‌ری بیرون؟
داشتم فکر می‌کردم دختره کیه که یادم اومد فاطیم رو می‌گه.
- آره بابا، البته سرش شلوغه.
یه لحظه احساس کمبود محبت کردم.
جدیدا بهم توجه نمی‌کنه.
- کجاست مگه؟
- مدرسه!
ننه‌ جون چشم غره‌ای بهم رفت.
- الان که تابستونه.
شونه‌ای بالا انداختم و خواستم بگم چه

627
138,453 تعداد بازدید
276 تعداد نظر
132 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید