پارت صد و پنجاه و هشتم

زمان ارسال : ۱۰۶ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 3 دقیقه

در حال تایپ کردن جملاتی روی گوشی‌اش، بین سمیه و ثمانه ایستاد و سمت تخته‌ی مجاور رفتند. مردها نیز دور هم نشستند و با قلیانی که دامون آورد سرگرم شدند‌. گرشا از پشت درختی که نقطه‌ی دیدشان را کور کرده بود سمت تخته‌ی زن‌ها کله کشید.
با اشاره‌ به آیشن فهماند جایی برای دلوین باز کنند که پشت به آنها باشد. از نمایشی که راه افتاد خوشش آمد. خیلی وقت بود با خانواده‌اش تفریح نیامده بود‌.
د


پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • آمینا

    00

    ایران بانو عروستو دریاب😅

    ۴ ماه پیش
  • الهه محمدی | نویسنده رمان

    😅😅😅🌹🌹🌹

    ۳ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.