پارت هفتم

زمان ارسال : ۳۶۱ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 4 دقیقه

توی فست فودی مدرنی نشسته بودیم. همه جا قرمز قهوه‌ای و سفید بود .

با جعبه دستمال کاغذی گل گلی روی میز بازی کردم. هیراد سرش توی گوشی بود و بیرونش نمی‌آورد.

صداش کردم:

- هیراد؟

همونطور که سرش توی گوشی بود گفت:

- هوم؟ ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.