آخرین گلوله به قلم نیلوفر سامانی
پارت هفتاد و دوم
زمان ارسال : ۲۱۱ روز پیش
به صدم ثانیه نکشید که چهرهی زن میان هفت قلم آرایش رنگ باخت! او همچون گچِ دیوار سفید شدهبود!گویا روحی در کالبد نداشت!اشک مانند شبنم روی مژههایِ پلکِ پایینیاش نشست.نفس در سینههایش حبس ابد خورده بود .پاهایش را کشانکشان روی زمین کشید.بدن بیجان پس ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
اطلاعیه ها :
به مناسبت ۲۰۰۰تایی شدن لایکهامون،
پارت هدیه داریم😍❤️
پس حتما حواستون باشه که هر دو پارت رو بخونید❤️✨️
🎁🎊پارت ۱۵۴ و ۱۵۵ 🎊🎁
سلام سلام✨️ امیدوارم حال دلتون عالی باشه❤️ امشب بعد از مدت ها،پارت هدیه داشتیم😍
باید بگم که پارت امشب،آخرین پارت هدیه رمان بود و تا انتها رمان دیگه هیچ پارت هدیه ای نخواهیم داشت❤️✨️ (انءشاء الله اگه خدا بخوااااد آخرین گلوله تا پایان مردادماه تموم میشه😁❤️)بنابراین لطف کنید و پارت های امشب رو با نظرات قشنگتون حسابی تحویل بگیرید😍😍
حقیقتا انقدر انرژی ها و بازدید افت کرده که دیگه نمیدونم باید چی بگم🥲😔 و حتی علتش هم نمیدونم🥲💔جالبه بدونید آخرین گلوله ۱۴۱۰ دنبال کننده عزیز داره اما با این وجود بازدید این پارت های اخیر بین ۲۰۰ تا ۳۰۰😭 و خب چند ماه پیش بازدید ها ابداً اینجوری نبود و میانگین هر پارت ۱۰۰۰ تا بود😔 با این وجود سعی میکنم روحیه امیرسام گونه داشته باشم و بگم عیب نداره...🤣❤️😁
در نهایت از تک تک عزیزانی که همراه آخرین گلوله بودند و با حضور گرمشون به من انرژی می دادن،بی نهاااایت سپاسگزارم❤️❤️تک تکتون برام خیلی عزیز و ارزشمند هستید😍❤️
پارت های امشب نوش نگاه پرمهرتون✨️امیدوارم حسابی لذت ببرید🌹حتما هم توجه کنید که هر دو پارت رو بخوووونید.تاکیدم به این خاطر هست که عموما وقت هایی که پارت هدیه داریم،یه عده از دوستان پارت اصلی رو نمی خونن😂😁
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
نیلوفر سامانی | نویسنده رمان
سلام😍خداررروشکر تبرئه شد😂❤️
۷ ماه پیشنری
00عالیی بود خسته نباشی ❤️من واقعا گیج شدم و نظری برای ارائه دادن ندارم ولی اگه قرار بود با یکی از شخصیت ها روبرو بشم دوست داشتم با رز یا امیرسام روبرو بشم یا چون واقعا خفنن و علاقه خاصی بهشون دارم😁😁
۷ ماه پیشنری
00راستی یادم رفت باز بگم🫢🫢پر قدرت ادامه بدهههه❤️❤️❤️❤️😁😁
۷ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
عزیز دلمی🍭💕
۷ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
سلام عزیزم❤️منم به رز ارادت خاصییی دارم😂🔥جا داشت امیرسام و رز رو پارتنر میکردم😎
۷ ماه پیشنری
10آره واقعا خیلی باحال میشد
۷ ماه پیشثریا
10سلام عزیزم😍 انتظار داشتم این پارت ابهامات رو بر طرف کنه ولی بد تر شد من دوست دارم با بردیا روبه رو بشم چون شخصیت جالبی داره و یجورایی بهش وابسته شدم هر اتفاقی براش می افته کلی غصه می خورم😭😭
۷ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
سلام عزیزم❤️الهی🥺 دقیقا شخصیتی رو دوست داری که سوزن نویسنده روش گیر کرده😂❤️
۷ ماه پیشسیتا
00این نظر ممکن است داستان رمان را لو داده باشد
مگه رز پیر مرد رو نکشت چطور الان زنده هست نکنه این یکی دیگه است جلال هم تو این کار دست داشته اون ها رو سر به نیست کردن این ها رو گریم کردن جا اون ها گذاشتن
۷ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
رز پیرمرد رو با ضربه بی هوش کرد. شیر آب رو باز گذاشت تا خفه بشه! ممکن نیست تو این فاصله یکی نجاتش داده باشه؟🧐🔍❤️ اما کی؟😁
۷ ماه پیشسمرا
00همه دستشون تو یه کاسه است رز . جلال . بابک . پیرمرد
۷ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
سلام🥰هیچ بعید نیست...
۷ ماه پیش...
10جذابیت کل رمان یه طرف امیرسام و بردیا یه طرف دیگه نمیشه حدس زدددد
۷ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
سلامم😍به به کی رو اینجا داریمم چند وقت نبودی!خوش برگشتی✨️❤️
۷ ماه پیش*.......*
10مثل همیشه گل کاشتی نیلوفر خانم. من بعضی موقع ها یادم میره داستان ار کجا شروع شد انقد پیچیده شده. خیلی خفنه پر انرژی تر دست به قلم شو که بیشتر از همیشه منتظریم♡♡
۷ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
سلامم عزیزم محبت داری❤️ مررررسی بابت انرررژی خفنت🔥🥰
۷ ماه پیشهانیه
10خیلی خیلی پیچیده شد😬 من دوست داشتم جای بهار باشم بیشتر حال امیرسام و بگیرم 😁
۷ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
سلام😍مثلا خواستم داخل اطلاعیه راحت تر بشه ولی نمیدونم چرا پیچیده شد😂 بهار گزینه خوبیه❤️✨️
۷ ماه پیشنگار
20جالب بود،رفته رفته داره پیچیده تر میشه مرسی از نویسنده عزیز🙏🏻✨
۷ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
سلامم😍مرسی عزیزم❤️✨️
۷ ماه پیش
حنانه
00خب این نظریه ک امیرسام قاتله کنسله مگ مغز خرخورده دست بزاره رو پسر کیومرث 😂