پارت صد و بیست و ششم

زمان ارسال : ۱۰۴ روز پیش

(-خیر آقا.گدرم! آدامیم وار کی او قاچاقچی لاری تانیرلار.)
-نه آقا. می‌رم! آدمم دارم که قاچاقچیا رو می‌شناسن‌.
-منتظر خبرم‌.
تماس که قطع شد با دیگر مرزها نیز هماهنگ شد. باید هر طور که می‌توانست الیسا را برمی‌گرداند تا راه‌های هوایی باز شود.
اگر اتفاقی برایش می‌افتاد، نمی‌توانست خودش را ببخشد.
تلفنش بی‌وقفه زنگ می‌خورد. به قول الیسا همیشه وسط زندگی‌شان بود و تصمیم آخ

403
66,215 تعداد بازدید
474 تعداد نظر
185 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید