پارت صد و بیست و پنجم :

فصل‌سیزدهم



هوا داغ بود. خورشید وسط شهر می‌رقصید. روی مغزش می‌زد! جای کشتن آن ویروس منحوس، آدم‌ها را بخار می‌کرد. توی رابطه‌اش به نقطه‌ی امنی با الیسا نرسید. بالاخره چمدانش را بست. بهش خبر داد دارد می‌رود. وقتی پیامش را دید که خیلی گذشته بود. راه‌های هوایی مسدود بود. از کجا می‌خواست برود، نگفت! دلش شور افتاد. کار و سرگرد عالمی را رها کرد و سمت خانه رفت. داد آن‌ها هم در

مطالعه‌ی این پارت کمتر از ۵ دقیقه زمان میبرد.

این پارت ۲۰۷ روز پیش تقدیم شما شده است.

پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • آمینا

    00

    ای بابا چه رفتنی ؟چه طلاقی ؟گرشا خوبت شد پروندیش

    ۷ ماه پیش
  • الهه محمدی | نویسنده رمان

    😂😂😂

    ۷ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.