پارت هفتاد و یکم

زمان ارسال : ۲۵۶ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 5 دقیقه

وارد اداره که شد اوضاع بدتر از همیشه بود. انگار آخر سال می‌شد جرم و مجرم هم می‌زایید. صدای بحث و خروشنه رفتن‌های طرفین دعوا از پشت ماسک هم بلند بود. گاهی هم دلشان خنک نمی‌شد و ماسک را زیر چانه‌هایشان می‌دادند:
-آقا بده بالا ماسک‌تو.
سربازی با دیدنش پا کوبید. مرد نیز ماسکش را بالا کشید و از سر راهش کنار رفت. نرسیده به اتاقش، رسولی از ته راهرو هویدا شد. قدم تند کرد و مقابلش با احترا


پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • آمینا

    00

    فقط این گوشی رو الیسا ببینه میگه وای عشقم چقدر توخوبی

    ۹ ماه پیش
  • الهه محمدی | نویسنده رمان

    هر دوشون عشقن😍😁

    ۹ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.