پرونده ی ناتمام به قلم الهه محمدی
پارت شصت و پنجم
زمان ارسال : ۲۶۸ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 4 دقیقه
-پس چه اصراری داری برای این موندن؟ تو که راهتو انتخاب کردی. برو برای همیشه.
(-گرشا نجور اولاجاق؟)
-گرشا چی پس؟
با سوال الیسا مسخ شد. لحظاتی نگاهش کرد. نمیتوانست باور کند به خاطر کسی را که بیشتر از همه آزارش داده برگشته. در حال تکان دادن سرش پرسید:
-گرشا چی الیسا؟ تو که اونو قبل از همهی ما زیر پا گذاشتی. میدونی چه بلایی سرش آوردی؟ میدونی مدتها خونهنشین شد به خاطر زخمی
آمینا
00کاش الان که برگشته گرشا طلاقش بده دل من خنک بشه .خیلی پررو شده.آی حرص میخورم از دست این زن