پارت شصت و دوم

زمان ارسال : ۳۱۵ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 5 دقیقه

وارد حیاط که شد، یک ماشین توی حیاط بود. فهمید یاشار هنوز نرفته است. به سمت چپش نگاهی انداخت و سمت زیرزمین رفت. با دیدن اثاثیه‌ای که آن‌جا انبار شده بود، یک لحظه پشیمان شد از آمدن. وسایلش را هم پیدا می‌کرد بیرون کشیدنش سخت بود با وجود آن‌همه اثاث که سر راه قرار داشت. با این‌حال برنگشت. جلو رفت! بدون آن‌ها نمی‌توانست به تمریناتِ حرفه‌ای‌اش برسد.
درِ اتاقی که دستگاه‌ها و وسایل ورزشی


پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • آمینا

    00

    این روزها روزهای حرص خوردن منه فقط

    ۱۰ ماه پیش
  • الهه محمدی | نویسنده رمان

    قول میدم دلت آروم می‌گیره. 🥰

    ۱۰ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.