پارت شصت و یکم :

فهمید می‌خواهد با بی‌خیالی جوابش کند:
-دروغم نیس. راحت اعتراف کن مشکل داشتی که تو این پنج سال منو طلاق ندادی و زن نگرفتی.
با لیوان توی دستش روی میز کوبید. خشمی نهفته از چشمش سمت الیسا ساطع شد:
-من واسه پیچیدن دست و پای تو به هم، خیلی دلیل دارم. رو اعصاب من نرو.
جوابش را گرفت. موضوع همچنان مِهر او در دلش بود‌. خنده‌ی بلندش را قورت داد و تبسمی تحویل گرشا:
-چه باحال شدی.

مطالعه‌ی این پارت کمتر از ۴ دقیقه زمان میبرد.

این پارت ۴۸۷ روز پیش تقدیم شما شده است.

رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • آمینا

    00

    الیسا گیر بده ول کن نیست.من فاز گرشا رو درک نمیکنم

    ۱ سال پیش
  • الهه محمدی | نویسنده رمان

    فاز گرشا اینه عاشقشه😆😆😆

    ۱ سال پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.