پارت شصت و یکم

زمان ارسال : ۱۶۴ روز پیش

فهمید می‌خواهد با بی‌خیالی جوابش کند:
-دروغم نیس. راحت اعتراف کن مشکل داشتی که تو این پنج سال منو طلاق ندادی و زن نگرفتی.
با لیوان توی دستش روی میز کوبید. خشمی نهفته از چشمش سمت الیسا ساطع شد:
-من واسه پیچیدن دست و پای تو به هم، خیلی دلیل دارم. رو اعصاب من نرو.
جوابش را گرفت. موضوع همچنان مِهر او در دلش بود‌. خنده‌ی بلندش را قورت داد و تبسمی تحویل گرشا:
-چه باحال شدی.

386
60,021 تعداد بازدید
412 تعداد نظر
154 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • آمینا

    00

    الیسا گیر بده ول کن نیست.من فاز گرشا رو درک نمیکنم

    ۵ ماه پیش
  • الهه محمدی | نویسنده رمان

    فاز گرشا اینه عاشقشه😆😆😆

    ۵ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید