پاناسیا به قلم عاطفه امیرانی
پارت یازده
زمان ارسال : ۳۳۶ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 7 دقیقه
****************************
بالاخره توانستند آن شمع لعنت شده را در حد دو ثانیه روشن نگه دارند، تا الینارز فوتش کند. با فوتِ او، پدرش با خنده ای از ته، دل دست زد.
الینارز نگاهش کرد و گلویش از بغض لرزید. برای آن خنده های ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
سمیه محمدی
00ای جااااننننن سنروم فلورانستو عشقس