پارت نوزده

زمان ارسال : ۲۷۲ روز پیش


ﻋﻤﺎﺩ ﭼﻄﻮﺭ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﺴـﺖ ﻋﺸـﻖﺷـﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﻳﻦﭼﻨﻴﻦ ﻧﺎﺩﻳﺪﻩ ﺑﮕﻴﺮﺩ؟!

ﻣﯽﺧﻮﺍﺳﺖ ﺑﺎﻓﺖ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺑﻴﺎﻭﺭﺩ ﮐﻪ ﻋﻤﺎﺩ ﮔﻔﺖ:


_ ﺑﺴـﻪ ﺩﻳﮕﻪ! ﺗﻤﻮﻣﺶ ﮐﻦ! ﺍﺻـﻼ ﺑﺮﻳﻢ ﺑﻬﺘﺮﻩ، ﺻـﺒﺢ ﺷـﺪﻩ ﺩﻳﮕﻪ.

ﻣﯽﺭﻡ ﮐﺎﺭﻫﺎﯼ ﺗﺮﺧﻴﺼﺘﻮ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺑﺪﻡ ﺑﺮﻳﻢ ﺧﻮﻧﻪ. ﻣﻨﻢ ﮐﺎﺭ ﺩﺍﺭﻡ،

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید