سیاهی لشگر به قلم آمنه آبدار
پارت صد و چهارده
زمان ارسال : ۱۳۰ روز پیش
مستاصل نگام کرد.
- آخه...
- آخه نداره، تموم میشه و اتفاقات خوب زندگیت شروع میشن. میتونی شماره من و داشته باشی و اگر مشکلی پیش اومد بهم بگی.
دختر لبخند نگرانی زد و سری تکون داد.
بعد از یکم حرف زدن، قطع کرد و اولین جلسه تموم شد.
این با سن کمش چطور پول مشاوره رو داشت؟
متفکر چرخی به صندلیم دادم.
- پول و بهش برگردونین!
کسی چیزی نگفت.
بعد چند ثانیه یکی محکم روی
زمان پارتگذاری رایگان : 1 روز در هفته یعنی روزهای (شنبه) تعداد 2 پارت به صورت خودکار رایگان میشود و میتوانید مطالعه کنید.
طیبه
10پارت گذاری ها اینجوریه که وقتی میری پارت جدید بخونی باید یکم از قبلیارو هم بخونی تا داستان یادت بیاد و بدونی چی به چیه😊