سیاهی لشگر به قلم آمنه آبدار
پارت صد و سیزده
زمان ارسال : ۱۴۸ روز پیش
نا امیدانه نگاش کردم.
- وضع درسات چطوره عمو؟
اخمی بهم کرد.
بعدش کلافه و بیحوصله چشماش رو توی حدقه چرخوند و پوفی کرد.
- به اندازه کافی دارم از خانوادم در مورد درس میشنوم، بس نیست؟ اینجا برای مشاوره رابطهم اومدم.
سری تکون دادم.
- رابطهتون تا کجا پیش رفته؟
یکم فکر کرد و بعد با تردید بهم خیره شد.
لبخند اطمینان بخشی زدم.
- میتونی به ما اعتماد کنی.
لب
زمان پارتگذاری رایگان : 1 روز در هفته یعنی روزهای (شنبه) تعداد 2 پارت به صورت خودکار رایگان میشود و میتوانید مطالعه کنید.
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.