پارت نهم :

پس درحالِ حاضر یک مضنون پیدا شد؛ همسر گیلدا مطیع. باید پیدایش می‌کرد. شاید گره‌ی این معماها به دست این مرد باز شود.
-اسم و فامیلِ دامادتون رو می‌گید؟
نفسش را آه مانند از سینه بیرون راند:
-امیرعلی رضوان.
شوکی دیگر به جمع وارد شد و این‌بار جفت ابروهای کیانی بالا پرید:
-امیرعلی رضوان؟ یعنی همون...
مرد تأییدوار سر تکان داد و با ریشخند در ادامه‌ی حرف کیانی گفت:
-همون

مطالعه‌ی این پارت کمتر از ۵ دقیقه زمان میبرد.

این پارت ۳۷۶ روز پیش تقدیم شما شده است.

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • زهرا

    00

    عالیه

    ۵ ماه پیش
  • وو

    00

    چطور میتونم رمان هایی ک قفلن رو بخونم؟

    ۶ ماه پیش
  • ناهید

    00

    عالیه دستت طلا

    ۱۲ ماه پیش
  • خانم فدایی

    00

    مثل همیشه عالی بود قلمتون تشکر

    ۱۲ ماه پیش
  • خانم فدایی

    00

    عالی

    ۱۲ ماه پیش
  • Kosar

    00

    عالی

    ۱۲ ماه پیش
  • شهناز بازگیر

    00

    خوب

    ۱۲ ماه پیش
  • غریب زاده

    00

    فوق العاده زیبا

    ۱۲ ماه پیش
  • ❤♥️♥️♥️♥️♥️

    00

    خیلی خوب بود

    ۱۲ ماه پیش
  • معصی

    00

    گیلدا مثل بقیه رمانهاتون عالیه مرسی مرضیه جان

    ۱۲ ماه پیش
  • فاطمه دانشگر

    00

    عالی

    ۱۲ ماه پیش
  • طاهره

    00

    عالی

    ۱۲ ماه پیش
  • منیژه

    00

    خیلی هیجان انگیز ه دوستش دارم ممنون ازخانم اخوان نژاد

    ۱۲ ماه پیش
  • فاطمه روحی

    00

    عالی بود

    ۱۲ ماه پیش
  • راحله

    00

    عالیه

    ۱۲ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.