گلباش به قلم سمیه نوروزی
پارت پنجم
زمان ارسال : ۳۷۲ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 3 دقیقه
تاته در حالی که از درد کمر مینالید سلامی داد، روی سکوی جلوی خانه نشست و پایش را از گیوه بیرون آورد. ئهدا از جایش بلند شد و سمت آفتابهی گوشهی حیاط رفت. شنو خانم تاته را مخاطب قرار داد.
- بی قهزا بی¹.
تاته دستش را روی سینهاش گذاشت. ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما