گلباش به قلم سمیه نوروزی
پارت سوم
زمان ارسال : ۳۷۱ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 2 دقیقه
پشت سرم راه افتاد.
- کوگه¹؟
جوابش را ندادم. هر قدم که نزدیکتر میشد، قدم بعدی را بلندتر برمیداشتم. جوی آب وسط باغ را گرفته بودم و میرفتم. صدایش بلندتر شد.
- نیا بیرون. حداقل تنهایی نیا.
یک ریز حرف میزد.
- من و عذاب میدی با این لجبازیهات.
حرص خوردنش درست همان چیزی بود که میخواستم.
- زَماوَند² اومدی کهبای قرمزت رو بپوش. همون که گلهای شیپوری بزرگ با حا