پارت دوم

زمان ارسال : ۱۵۴ روز پیش

آستین که‌بایم¹ را از دستش بیرون کشیدم و با فاصله قدم جلو گذاشتم. صدایش را بالا برد.

- صبر کن ببینم.

خودش را به من رساند و روبرویم ایستاد.

- نگفتی اون بالا چه‌کار می‌کردی؟!

گره‌ی وسط ابروهایش هنوز محکم بود. چانه‌اش می‌لرزی ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید