رویای مهتاب به قلم مبینا طاهری طیب
پارت شانزده
زمان ارسال : ۳۴۶ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 4 دقیقه
ﺑﺎﻳﺪ
ﺷﻬﺮﻳﻪﯼ ﻋﻘﺐﺍﻓﺘﺎﺩﻩﯼ ﻣﻬﺘﺎﺏ ﺭﺍ ﻣﯽﭘﺮﺩﺍﺧﺖ؛ ﻧﻤﯽﺗﻮﺍﻧﺴﺖ ﻫﻤﻴﻦﻃﻮﺭ
ﻭﻟﺶ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺑﺮﻭﺩ. ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﻪ ﺷﺪﺕ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻣﺴﺌﻮﻟﻴﺖ ﻣﯽﮐﺮﺩ.
ﺳـﺮﺵ ﺩﺍﺷـﺖ ﺍﺯ ﺍﻓﮑﺎﺭ ﺩﺭﻫﻢﻭﺑﺮﻫﻢ ﮔﻴﺞ ﻣﯽﺭﻓﺖ. ﺑﻪ ﭘﻬﻠﻮ ﭼﺮﺧﻴﺪ
ﻭ ﺗﻠﻔﻦﻫﻤﺮﺍﻩﺵ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﻣﻴﺰ ﮐﻮﭼﮏ ﮐﻨﺎﺭ ﺗﺨﺖ ﺑﺮﺩﺍﺷــ ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
ایلما
00بگو میخای بری برو چرا مهتاب اذیت میکنی انقدر