پارت دوم

زمان ارسال : ۳۴۴ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 5 دقیقه

تابان دستشو تکون داد:

_با بیمارستان میونه ندارم!

_ولی اونجا تجهیزات زیاده، میتونستیم بهتر بدنتونو کنترل کنیم و...

_گفتم که، میونه ام با دکتر روی و بیمارستان خوب نیست!

تابان که پرید وسط حرفم یه لبخند آروم زدم. دست خودم نبود ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.