پارت صد و سی و پنجم

زمان ارسال : ۲۱۳ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 4 دقیقه

توی آشپزخانه ایستاده بودم و داشتم با گوشی‌‌ام سفارش غذا می‌‌دادم که زنگ در به صدا در آمد و طناز در را باز کرد. پدرم بالا آمد و هر سه با دیدن تنها بودنش دوباره نگران شدیم و به سویش رفتیم. پدرم داخل آمد وگفت:
ـ نتونستم پیداش کنم.
و روی مبلی نشست و گفت:
ـ ولی حتماً حالش خوب بوده که بهشت زهرا رفته.
و به نوید نگاه کرد. احساس کردم کمی از روی نوید شرمنده است اما قادر به بیان نیست. رو

495
186,256 تعداد بازدید
598 تعداد نظر
136 تعداد پارت

اطلاعیه ها :

مرضیه نعمتی : ۲ هفته پیش

عزیزان پارت گذاری رایگان رمان آقای سر دبیر چهارشنبه‌ها، پنج‌شنبه‌ها و جمعه‌ها بین ساعت یازده و ربع تا یازده و نیم شب انجام خواهد شد. خوانندگانی که قصد خوندن رمان تا پایان رو دارند می‌تونند از طریق گزینه دریافت سکه که توضیحش در برنامه هست رمان رو مطالعه کنند.

مرضیه نعمتی : ۳ روز پیش

عزیزان سلام🌹
برای خرید کتاب آقای سر دبیر به
به آیدی تلگرامی من:
marziyeh_nemati@
پیام ارسال کنید.

توجه کنید :

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید