آقای سر دبیر به قلم مرضیه نعمتی
پارت صد و هجده
زمان ارسال : ۲۲۸ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 4 دقیقه
انگار او هم از دیدن من غافلگیر شده بود چون نگاه از صورتم بر نمیداشت. آخرین باری که دیدمش را خوب به یاد داشتم. آمدنش به خانه ناهید خانم و صحبت کردن درباره نوید و بعد هم پیدا شدن مادرش و بیرون راندن من. احتمالاً شایان هم داشت آن روزها را مرور میکرد ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
م
10نوید چه حساسیتیم داره به شایان