آقای سر دبیر به قلم مرضیه نعمتی
پارت صد و نوزده
زمان ارسال : ۲۲۷ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 5 دقیقه
روی صندلی اتاق طناز، کنار پنجره نشسته و در حال پاک کردن اشکهایم با دستمال کاغذی بودم. طناز با غصه نگاهم میکرد:
ـ هدیه باور کن دایی منظوری نداشت. از دیدن شایان عصبانی شده بود.
ـ داییت تو عصبانیت هر چی دلش میخواد میگه.
ـ خود ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
م
00هدیه خیلی خودخواه که فکر میکنه چون توضیح داده همه چی سریع برگرده سر جای خودش انگارنه انگار بزارحداقل به اندازه اون مدتی که گم وگور بودی بگذره بعد طلبکارشو