اقبال به قلم مریم السادات نیکنام
پارت پنجاه و ششم :
نگاه نامی پشت در بسته ماند. ساکت و متمرکز! کمی بعد پلکهایش را روی هم گذاشت و به مدت طولانی به فکر فرو رفت. دریا اینجا چه میکرد؟ در خانه ی صنم؟ آن هم درست زمانیکه ماه صنم برای یافتن گم شده اش بال و پر میزد. حضورش تصادفی بود یا داستانی در پس آن وجود داشت؟ داستانش چه بود؟ ممکن بود دریا به دنبال گذشته ی گم شده اش راهی این خانه شده باشد؟ اگر جریان چیز دیگری بود چه؟ مثلا چه چیزی می توانست پای دخترک