اقبال به قلم مریم السادات نیکنام
پارت پنجاه
زمان ارسال : ۲۹۶ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 5 دقیقه
و همانطور که پشتش به آنها بود، با لحنی که بیشتر شبیه حسرت و طعنه بود لب زد:
_ یه تار مو از خرّم داشته باشه کافیه!
مکث کرد. سپس سینه ای خالی کرد و با لبی که ردی از لبخند داشت، برگشت و نیم نگاهی پشت سرش انداخت.
_ اذیتش نکن پسر! م ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما