اقبال به قلم مریم السادات نیکنام
پارت چهل و چهارم
زمان ارسال : ۳۰۲ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 5 دقیقه
_ خفه شو زنیکه...
زبان بیشتر از این در کامش نچرخید. صدای سیلی جاوید در گوشش پیچید. پوست صورتش سوخت. سرش سوت کشید. چشمش دو دو زد و بی تعادل چند قدم به عقب برداشت.
جاوید که تازه متوجه اشتباهش شده بود ترسیده صدایش زد:
_ ماه صنم؟
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما