پارت سی و هفتم

زمان ارسال : ۳۱۰ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 6 دقیقه

*ماه صنم*


_ های دختر؟ دیگ از رو آتیش بردار سر نره.

ماه صنم، بی حرف دست از کار کشید و با‌ دستمال دیگ روی زمین گذاشت. اشرف روی سکوی سیمانی مطبخ نشسته بود و با اخم هایی درهم، چند پیمانه برنج داخل مجمعه ریخته و با دقت پاک میکرد. گاه ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید