پارت سی و دوم

زمان ارسال : ۳۵۲ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 5 دقیقه

ماه صنم هنوز ناباورانه مادرش را نگاه میکرد. خاتون سرش را بالا گرفت و ناله زد:

_ الهی که خبر مرگ این‌ نظام بیاد. الهی که..

ماه صنم، بهت زده میان جمله ی او رفت:

_ خاتون؟

لبهای خاتون بسته شد. صنم پر از تردید پرسید:

_ ب ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.