پارت سی و یکم

زمان ارسال : ۳۱۶ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 6 دقیقه

دریا سینی داروهای عمه صنم را به دست گرفت و به مقصد اتاق او از آشپز خانه خارج شد. شب بود، نوبت دارو و بعد از آن، وقت خواب صنم می می رسید و دریا بی اندازه مشتاق شنیدن بود. فقط ای کاش صنم مثل شب گذشته، خسته نبودو دل و دماغ حرف زدن داشت. دریا دلش می خواس ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید