پارت بیست و نهم

زمان ارسال : ۳۱۹ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 3 دقیقه

نامی همانطور که میزان قهوه و شیر را اندازه میکرد به حرف آمد و گفت:

_ شبی یه فنجون سهمیه دارم.

برگشت. سری تکان داد و گفت:

_ خواب از سرم می پره. بعدش میتونم راحت به کارام برسم.

_ کار؟

نامی فنجان قهوه ی او را مقابلش ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید