آقای سر دبیر به قلم مرضیه نعمتی
پارت نود
زمان ارسال : ۲۲۶ روز پیش
مدت زیادی بود که خودم را روی قبر مادرم انداخته بودم و زار میزدم. که کارم به کجا رسیده بود که مادر شایان در موردم چنین فکری کرده بود. که نوید تنهایم گذاشته بود. که دوباره بی سر پناه مانده بودم و نمیدانستم به کجا پناه ببرم. تازه داشتم کمی خوشبختی ر ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
Tamanna
00بعد از کلی انتظار پارت جدید😍ممنون مرضیه جون ووووی بالاخره نوید اعتراف کردددد🥺🫠😍