آقای سر دبیر به قلم مرضیه نعمتی
پارت هشتاد و سوم
زمان ارسال : ۲۳۴ روز پیش
چند ضربه به در اتاقم خورد و برای باز کردن رفتم. در را که باز کردم با دیدن صورت جوان زنی که شباهت به پونه داشت پی بردم مادر بچههاست. کمی خجالت زده بود:
ـ ببخشید بچههای من اینجاان؟
لبخند زدم:
ـ بله.
به بچههایش نگاه کر ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
Zarnaz
۲۰ ساله 00عالی بود مرسی مرضیه جونم ❤️❤️💋💋