پارت سی و دوم :

همه غم عالم یکباره مهمان سینه‌ام شد و من زیر بار اشک‌های سیل آسایم بی حرفی تماس را قطع کردم و شماره صدرا را گرفتم.

اجازه دادن هق هق گریه‌هایم پریشانی حالم را بیان کند.

- دور اشکایی که می‌ریزی بگردم چی شده؟ کسی حرفی زده؟

کسی حرف ز ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.