آقای سر دبیر به قلم مرضیه نعمتی
پارت پنجاه و نهم
زمان ارسال : ۳۱۵ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 8 دقیقه
فصل 28
نمیدانستم پدرم چه کار کرده بود که در سن چهل و هشت سالگی به چنین سرنوشتی دچار شده بود. حسابدار پدرم که مثل چشمانش به او اطمینان داشت، به او خیانت کرده و پا به فرار گذاشته بود و حالا پدرم باید جوابگو میشد. دستم به هیچ جایی بند نبود و مبلغ بدهی آنقدر زیاد بود که اگر تا آخر عمرم هم کار میکردم نمیتوانستم آن را پرداخت کنم. کارم شده بود التماس به ندا که زودتر پدرم را از زندان
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
بهاره
00نمیدونم چرا حس میکنم ندا تو زندان افتادن ناصر نقش داشته 🤔