آقای سر دبیر به قلم مرضیه نعمتی
پارت پنجاه و هشتم
زمان ارسال : ۲۶۱ روز پیش
فصل 27
تنفر ندا روز به روز نسبت به من اوج میگرفت و رابطه پدرم با ندا هر روز بدتر از روز قبل. پدرم این روزها برای اینکه مجبور نباشد ندا را ببیند شبها را در شرکت میگذراند و ندا ناراحتی این موضوع را بر سر من خالی میکرد و بر سر ه ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
امینا
00خوبه دیگه ندا قدر میدونه