طلسم تارادیس به قلم طیبه حیدرزاده
پارت هفتم :
ترکش های نفرت مریم مرا را نیز هدف قرار داد.
-کجا دوست مرموزم؟ ضحا ازت انتظار نداشتم منو مثل گوشت قربونی توطبق به هر لات آسمون جلی پیشکش کنی!
بافته بلند سرکش مویش را از روی شانه اش به پشتش انداخت.
از میان قفسه های پرکتاب به طرف من آمد.
از لبرمان فوق به علت ویرایش و بازنویسی غیرفعال شد و تا اتمام ویرایش امکان مطالعه آن وجود ندارد.