آقای سر دبیر به قلم مرضیه نعمتی
پارت چهل و دوم
زمان ارسال : ۳۳۰ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 4 دقیقه
یک ساعت بود که نوید رفته و من داشتم به لیوان خالی نسکافهاش نگاه میکردم و خاطره حضورش توی آشپزخانه را مرور میکردم. صدای پدرم را از توی هال شنیدم که رو به طناز میگفت:
ـ طناز تو واقعاً به این پسری که مادرت در موردش حرف میزنه، علاقه داری؟
و صدای طناز:
ـ بله بابا.
صدای ندا را از داخل اتاق با درد شنیدم:
ـ دوباره شروع نکن طناز.
طناز سکوت کرد. پدرم به اتاق
اسرا
00عالیه بانوطنازهم دنبال زیبایی پول پارسارفته