آقای سر دبیر به قلم مرضیه نعمتی
پارت سی و هشتم
زمان ارسال : ۲۸۳ روز پیش
فصل 17
سه روز مرخصیای که نوید برایم رد کرده بود واقعاً عذاب آور بود چون نمیدانستم باید چه کار کنم. پدرم مرتب مراقبم بود و ازم میخواست که به فکر سلامتیام باشم و ندا ادای مادرهای دلسوز را در میآورد. چند بار هم نوید با ندا تماس گرفته بو ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
Zarnaz
۲۰ ساله 20عالی بود مرسی مرضیه جونم ❤️❤️