پارت هشتاد و هفتم

زمان ارسال : ۳۴۴ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 13 دقیقه

*****

گلشن روسری‌ سیاهش که گل‌های سفید و ریزی داشت را به پشت گره زده بود و جارو به دست وسط حیاط ایستاده بود. خسته و بی‌حوصله به اطرافش نگاه می‌کرد. ستاره لبه‌ی حوض نشسته بود و میوه می‌شست.

- می‌گم ستاره فرش خشک شده بذاریمش روی تخت؟

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.