پارت بیست و نهم

زمان ارسال : ۳۴۴ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 5 دقیقه

چند ضربه به در اتاق نوید زدم و داخل رفتم. کمی آرام شده بود. توجهش به چشمان سرخم جلب شد و متوجه جدیت ماجرا برایم شد. لحنش را ملایم کرد و گفت:
ـ الان حالت بهتره؟
سرم را فرود آوردم.
با دست به صندلی اشاره کرد:
ـ بشین.
روی یکی از صندلی‌‌ها نشستم. نگاهش کمی مهربان شده بود:
ـ دستت خیلی درد می‌‌کنه؟
ـ مهم نیست. مسئله من الان مچ دستم نیست. اون دختر طفل معصومه که ظاهراً تو ای

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • Zarnaz

    ۱۹ ساله 00

    خوب معلوم هدیه جون نویدی از شایان بهتره سر تره😜🙈عالیه دمت گرم مرضیه جونم❤️❤️

    ۹ ماه پیش
  • مرضیه نعمتی | نویسنده رمان

    👌💖

    ۹ ماه پیش
  • نام من فاطمه

    00

    نظر من رمان عالی است چرا برا ی رمان سکه نمگدارید تشکر

    ۱۰ ماه پیش
  • مرضیه نعمتی | نویسنده رمان

    ❤🌺

    ۱۰ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.