پارت بیست و هشتم

زمان ارسال : ۲۹۴ روز پیش

تمام شب را با فکر شایان و پیشنهاد ازدواجش گذراندم. زندگی با یک پسر عاشق پیشه که تک پسر خانواده‌‌اش بود و او را از جانشان بیشتر دوست داشتند، چطور می‌‌توانست باشد؟ هر چه فکر می‌‌کردم نمی‌‌توانستم تصمیمی درست و شفاف درباره‌‌اش بگیرم. نمی‌‌دانستم چرا مدا ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید