آقای سر دبیر به قلم مرضیه نعمتی
پارت بیست و هفتم :
کافی شاپی که شایان آدرسش را داده بود، دنج و آرامش بخش بود. با دیدنش پشت میز گرد و شیشهای که بهم دست تکان میداد تبسم کردم و به سویش رفتم. برخاست و گفت:
ـ خوش اومدین.
تشکر کردم و نشستم. شایان هم مقابلم نشست. کمی دستپاچه به نظر میرسید.
ـ چی میل دارین؟
ـ فکر کنم قهوه با کیک شکلاتی خوب باشه.
ـ عالیه.
پیش خدمت که آمد، شایان سفارش را گفت و رفت. کنجکاو به شایان نگاه کرد
مطالعهی این پارت کمتر از ۴ دقیقه زمان میبرد.
این پارت ۴۰۲ روز پیش تقدیم شما شده است.
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.