پارت بیست و ششم

زمان ارسال : ۳۴۷ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 3 دقیقه

فصل 13
تا صبح پلک روی هم نگذاشتم. چرا؟ چون پدرم نبود و دلتنگش بودم و نمی‌‌دانستم در چه حالی است و نوید هم که رئیسم بود در اتاق پدرم به خواب فرو رفته بود و مهمتر از همه اینها با شایان برای اولین بار قرار داشتم و نمی‌‌دانستم علت قرار مرموزش چیست.
صبح با چشمان پف کرده دستشویی رفتم و چند مشت به صورتم آب پاشیدم تا خواب از سرم بپرد که نگاهم در آینه به صورتم افتاد. خسته و کمی عصبی به نظر م

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • مریم زارعین

    00

    تا الان رمان جالب بود

    ۹ ماه پیش
  • اسرا

    00

    سوال چراهدیه بعضی موقعهارفتارش مثل آدمهابالغ بعضی موقعهارفتارناپختگی داره عمدا یاسهوااینجور؟

    ۱۰ ماه پیش
  • مرضیه نعمتی | نویسنده رمان

    هدیه دختر کاملا عاقلی نیست. بعضی جاها احساساتش بر عقلش غلبه می‌کنه و خطاها و اشتباهاتی داره.

    ۱۰ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.