آقای سر دبیر به قلم مرضیه نعمتی
پارت بیست و سوم
زمان ارسال : ۳۰۱ روز پیش
طناز بالاخره کار خودش را کرد. استعفا داد و به گروه ماندانا و دوستانش پیوست. ندا به شدت نگران بود و نوید از طناز ناامید شده بود. آن روز برف ریزی شروع به باریدن کرده بود که چتر به دست وارد دفتر شدم. نگاهی به اتاق نوید انداختم. خالی بود. نمیدانم چرا د ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما